درباره کتاب آذر به جان
«چیزهایی در دنیا هست که نباید از دست داد. مثل فیلم خوب، سریال باحال، موسیقی اکتیو، موزیک خیال انگیزناک! .. می دانم کلمهش غلط است… اما یک جورهایی حال می دهد…کتاب خوب و…»
جملات بالا شروع داستان «مثل قلب یک گنجشک» از مجموعه داستان به هم پیوسته آذر به جان است. بیش از آن است. در واقع رمانیست که به شما فرصت تنفس میدهد.
در داستانهای تفکیک شدهاش. یک مجموعه داستان سهل ممنتع. یعنی نوشتن هر پازل به نظر آسان میرسد، چون خواندنش آسان است. چون شیوا پورنگ پیچیده نمینویسد.
اما نوشتنش اصلا آسان نیست. کنار هم قرار دادن این پازلها که هرکدام داستان ترس و دغدغههای شخصیتهای زن داستان است سال ها زمان برده. آذر به جان خواندنش اما نه تنها آسان بلکه شیرین است.
چون نویسنده که پیش از این تجربه نوشتن دو رمان من جر میزنم (نشر ایلیا-۱۳۸۷) و شووآ (نشر آموت-۱۳۹۳) را در کارنامه خود دارد، استعداد کم نظیری نشان میدهد که راوی سنین مختلف باشد. از طنز به جا استفاده کند و داستانهای زنان آذر به جان را در مکانهای متفاوت با پرداختی متفاوت نقل کند.
و بله… چیزهایی در دنیا هست که نباید از دست داد…
روایت نویسنده از آذر به جان
کتاب آذر به جان حدیث دلدادگی و عشق است. عشق و ترس. ترسهای مکرر، دوستت دارمهایی که گفته شده و ارج نهاده نشده است. شاید بگویند این کتاب زنانه است و آری ممکن است زنانه باشد، اما چه مهمتر از زن که این روزها پرچمدار شهامت و شجاعتی بینظیر است.
برای زن، برای عشق و برای دوستت دارمها، برای تفاوتهایی که بین زنان این کتاب نیست و آنها که آن همه به هم شبیهاند و این موضوع را نمیدانند. آذر به جان را اگر با جان دل بخوانی همان آتش به وجودت رخنه خواهد کرد، آتش عشق.
شیوا پورنگ در نشریات و خبرگزاریها
«آذر به جان» و عنصر تشابه ترس – آرمان ملی
«آذر به جان» داستان زن است و نویسنده آن را به (زن، میراثدار غم مادر) تقدیم کرده. او که برای هر داستان شیوه روایی متفاوتی را انتخاب کرده ساختار «آذر به جان» را بر اساس داستانهای به همپیوسته شکل داده است؛ برای خواندن این مطلب اینجا کلیک کنید.
جانِ «آذر به جان» زن است/ میدانم که در نوشتن این اثر تجربه و خطر کردم – ایبنا
گفتگو با شیوا پورنگ نویسنده کتاب «آذز به جان» در خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا). شیوا پورنگ درباره مجموعه داستان «آذر به جان» میگوید: شخصیت زن هر داستان بر اساس ترسهای او ساخته شده است. تمامی این زنان علاوه بر طی روال زندگی در جامعه، در درون بحران هستند و در تلاشند تا در نوسان بین حفظ سلامت ذهن و طی کردن یک زندگی سالم تعادل ایجاد کنند. برای خواندن این مطلب اینجا کلیک کنید.
فهرست کتاب
- آذر به جان
- در بند این دایره
- رقص با باد
- ننه ماه عاشق هدایت بود
- گود نسرین
- ژن مبهم
- مثل قلب گنجشک
- استحاله خواستن به نخواستن
- خورشید خوابیده
آذر به جان
دوست داری نیما حقیقت را آن طور که تو میدانی بفهمد و همهی تقصیرها را گردن مادرش نیندازد و مادرش را کثیف و پدرش را محق نداند. خودت قضاوت میکنی، ولی دوست داری نیما قضاوت نکند درک کند که چگونه یک مرد میتواند یک زن را به ویرانی بکشاند و نیما گفت میدانم مادرم گناهکار است، اما گناه او کجا و گناه پدرم کجا! همین میشود که میفهمی آی سا توانسته نیما را طوری بار بیاورد که نگوید مرد مرد است و طبیعتش این است و زن زن است و طبیعتش … روی جملات خط میکشی.
اندوه بازگشته، میگوید همین باعث شد نیما مادرش را ببخشد و برود. میگوید بنویس و منتظر باش تا بگویند داستانت منطق ندارد. بگویند چگونه ممکن است مرد ایرانی و پسر ایرانی، زن خائن، مادر خائن را ببخشد؟ نگاهش نمیکنی و مینویسی آی سا دست بر سر دختر کوچکش آتش کشیده و گفته غصه نخور مامان بالاخره که نیما باید میرفت پیش مادرش. نباید میرفت؟ مگه تو پیش من نیستی؟ و آتش بگوید همهی مامانا که پیش بچههاشون نیستن هستن؟ و آی سا به گلنار نگاه کند که مراد را نشان میدهد و گونه میخراشد وقتی مراد میگوید عاشیق یوسف آمدم. آنوقت گلنار سر بگذارد بر شانهی آی سا و بگرید و آی سا که هرگز اشک نمیریزد حس کند اشک به چشم دارد.
اندوه میگوید نمینویسی چرا چشمهی اشک آی سا خشک شد؟
درباره نویسنده
شیوا پورنگ متولد هفتم بهمن سال ۱۳۵۰ است و در شهر زیبای شهسوار به دنیا آمده. او همچنین در لوشان، هشتپر و شهسوار زندگی کرده است؛ او مهندس کامپیوتر با گرایش نرمافزار در دوره کارشناسی و هوش مصنوعی در دوره کارشناسی ارشد است. سالهاست کارمند واحد فنآوری اطلاعات تامین اجتماعی لاهیجان است؛ در سال ۱۳۸۵ رمان من جر میزنم را توسط نشر فرهنگ ایلیا و در سال ۱۳۹۳ رمان شووآ را توسط نشر آموت منتشر نمود. او موفق به دریافت جایزه نفر اول جشنواره استانی وارنیک برای داستان مردی که هرگز عاشق نشده بود گردید. رمان من جر میزنم او هم به مرحله نیمهنهایی جایزه ادبی اصفهان راه یافته است. او در سال ۱۴۰۰ نشر چهره مهر را تاسیس نموده و کتاب آذر به جان را که یک مجموعه داستان به هم پیوسته است منتشر کرد.
نسرین –
شیوه ی نگارش این کتاب برای من تازگی و جذابیت خاصی داشت. اینکه نویسنده بصورت نقاش هنرمندی زن به زن، زندگی به زندگی را در آخر کتاب در یکجا و یک تابلو جمع و به تصویر بکشد. آنها را در یک اتاق و زیر یک سقف قرار دادن کار بسیار هنرمندانه و ظریفی بود. دست مریزاد خانم پورنگ
شیوا پورنگ (خریدار محصول) –
ُسپاس بسیار خانم مولای عزیز ممنونم که خواندید و این همه زیبا در مورد کتابم نوشتید
فرنگیس حقیقی –
داستانهای آذر به جان زنجیر متصل به یکدیگرند در مورد ترسهای در حال تجربه متعاقب دوستت دارمها.
فرزانه ناقل –
کتابی زنانه و قابل تفکر
حبیب پیریاری –
کتاب جاندار شیوا پورنگ، مجموعه نه داستان کوتاه با پیوستگیهایی در شخصیتها و فضاها، ضرباهنگ خوب، قصهگو…
مهسا حبیبیان –
داستانهای ملموس و خوشخوان با قلم گرم و شیوای شیوا پورنگ سردرگمیها و دلتنگیهای زنانی با سنین مختلف را به زیبایی ترسیم نموده لحن هر داستان با توجه به شخصیت اصلی با داستان دیگر متفاوت است و این نکته برای من جذاب و درخشان بود.
پروانه سراوانی –
مجموعه داستانی آمیخته به ترسها دلنگرانیها و دغدغههای زنانه، در هر کدام از این داستانهای بههمپیوسته، رد و نشانی از شخصیتهای قصههای دیگر دیده میشود دلبستگی نویسنده به کاراکترها به حدی است که ماجرا و آدمهای قصهی کتابهای قبلش را نیز وارد این قصهها کرده تا در وجهی دیگر آنها را بشناسم زنها و دخترهای این قصه آذر و آتش به جان دارند از بیمهری و بیرسمی مردانی که عاشقشان بودند و ….