در مه نشسته بود
شناختنامهی ابراهیم رهبر
در کتاب “در مه نشسته بود” نویسنده پرکار “نسیم خلیلی” به بررسی داستانهای ابراهیم رهبر پرداخته و همچنین کوشیده تا در این نسخه از شناختنامهی ابراهیم رهبر اندکی به واکاوی زندگی این نویسنده ارزشمند گیلانی بپردازد.
ابراهیم رهبر از اعضای اولیه کانون نویسندگان ایران بوده و معروف است به اینکه مانند هیچ نویسنده دیگری نمینویسد، اما ردپای “بهرام صادقی” در آثارش هویداست.
“نسیم خلیلی” با نوشتن کتاب در “مه نشسته بود” که شناختنامه ابراهیم رهبر است، نوری تابانده به ابراهیم رهبر، به جنگلهای مهگرفتهی ذهن نویسنده که داستانهایش پُرند از ملال و آه انسان تنها. دود و مه و طبیعت شمال، تصویرهای گرفته و گیرایی که ابراهیم رهبر از شمال در داستانهایش ارائه داده کلمه به کلمه توسط نسیم موشکافی و سبکوسنگین شده است.
نسیم که به نوعی پژوهشگر نویسنده شاعر است، با تیترهایی شاعرانه از دل آنچه که رهبر قصهاش را در داستانهای کوتاهش روایت نموده، کتاب را به بخشهایی با تفسیری انسانی از داستانهایی اجتماعی که دغدغهمند آدمند تقسیم کرده و به نگارش درآورده است.
نسیم خلیلی با دقت قصه به قصه، داستان به داستان، جمله به جمله نوشتههای ابراهیم رهبر را درنوردیده و از بین این همه کلمه شالودهای درخشان از آنچه این نویسنده از خلال سالها نوشتن و نشر ارائه کرده را ساخته و به آن پرداخته است.
خواننده در این اثر با ساختار، فرم و محتوایی که جان آثار ابراهیم رهبر دارد، آشنا شده و حتی گاه بدون نیاز به خواندن داستانهای او به اساس و بنیان آنچه او خواسته روایت کند پی میبرد. زیرا دکتر نسیم خلیلی با ارجاع به هنگام به داستانها و به کار بردن متون لازم به نقل از ابراهیم رهبر در جایجای این شناختنامه خواننده را به خوبی با نوشتار او به دنیایی از مه و دود میبرد.
دنیای مهآلودی که این کلمات آفتاب درخشانش هستند، آفتابی که مه اطراف ابراهیم رهبر را بخار میکند و او را در جایگاهی که باید مینشاند. نشر چهره مهر تجربهای بهیادماندنی و سازنده از همکاری با دکتر نسیم خلیلی داشته و دارد؛ از او که انسانی آزاده است با ذهنی درخشان و پربار، ذهنی که برایش آرزوی سالها فروزندگی و روشنگری داریم.
درباره ابراهیم رهبر
ابراهیم رهبر، نویسندهای ایرانی از دهه ۱۳۴۰ است که در صومعهسرا متولد شد. او در دوره جوانی پدر خود را از دست داد و از آن جا که فرزند بزرگ خانواده بود، سرپرستی دو برادر و خواهر خود را به عهده گرفت.
وی در رشته زمینشناسی تحصیل کرده و پس از بازنشستگی از وزارت کشاورزی، سفرهایی به کشورهای مختلف از جمله آلمان رفته داشته است. او عضو اولیه کانون نویسندگان ایران بوده و بیشتر وقت خود را در کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی سپری میکرد.
رهبر سالهای آخر عمر خود را در انزوا و تنهایی در تهران زندگی میکرد و از شهرت لذت خاصی نمیبرد. او در مورد تنهایی و انزوای خود میگوید: خودم اینطور خواستم و اصلاً پشیمان نیستم.
او پژوهشهای زیادی در زمینه ادبیات انجام داده و داستانهای بسیاری نوشته است، اما به دلیل کهولت سن، بیماری و مشکلات شخصی این آثار منتشر نشدهاند.
داستانهای اولیه او از سال ۱۳۴۳ در جنگ طرفه و مجله بازار ویژه هنر و ادبیات منتشر شدند. او یکی از نویسندگانی بود که با شروع خوبی به دنیای ادبیات و هنر پا گذاشت، اما متأسفانه شهرت برای او دوامی نداشت.
در اردیبهشت ماه ۱۳۴۴ مجله اندیشه و هنر با داستان «چهارجهت اصلی»، رهبر را به عنوان یک نویسنده با استعداد معرفی کرد. این داستان کوتاه در یک فضای عجیب و سوررئالیستی میگذرد.
زندگی دلتنگکننده او در شهر کوچک صومعهسرا، زمینهای مناسب برای داستانهای خلاقانهاش بود. داستانهای مجموعه «دود»، که در سال ۱۳۴۹ منتشر شد، با فضای ابری، جنگلهای مهگرفته و… تصویری گرفته و گیرا از شمال ارائه میدهد و خواننده را به خود جذب میکنند.
فهرست مطالب
- پیشگفتار
- قصههایی از انسان سرگشته در جهان، توتونکار و چایچین و برنجکار و کارمند و نقاش
- فصل اول. قصهگوی تاریخ و روستا؛ فقر و فرودستان
- قصههای با طعم شقاقل و بالنگ
- قصهی بیماری و زمستانهای لیموسرا
- آدمیان؛ درختان تازهسال آفتزده
- قصهی فرودستان و فرادستان
- او به آسانی آرامش نمییابد
- از ویولونزن کور تا مردی که به قلعه پناه برد
- از فقر تا تفکر و طغیان؛ قصهی موسیجان و نصرت کفاش
- از طغیان به آغوش مادر پناه بردن
- عکسی که در یک پرونده دارد خاک میخورد؛ انفعال زندگی کارمندی و شهرنشینی
- از سدنصردین تا فال حافظ
- کولمهشور و طنبی و گیلهمردها؛ بازنمایی فرهنگ مردم در قصههای ابراهیم رهبر
- ابراهیم رهبر نویسندهی تاریخگرا
- قصههای رهبر؛ گواه بردباری زنان
- فصل دوم. رهبر؛ نویسندهی تماشاگر؛ راوی باران و برنج؛ توتزار و گنجشک
- برایت بلبل میآورم از جنگل
- از درخت بخشندهی خوج تا باران ویرانگر
- رهبر و تماشای جهان در قاب پردهی سینما
- قصههای رهبر بر صحنهی تئاتر
- منابع
درباره نویسنده:
نسیم خلیلی هستم. داستاننویس، علاقهمند به ادبیات داستانی معاصر ایران و محقق در این زمینه. همچنین تاریخپژوه، دانشآموختهی دکتری تاریخ ایران که سالها در دو ساحت ادبیات داستانی و تاریخ در روزنامهها، خبرگزاریها و جراید قلم زدهام و صاحب بیش از بیست عنوان کتاب در این دو عرصه هستم. علاقه و دغدغهی اصلیام تاریخ مردم، تاریخ فرودستان و ادبیات داستانی معطوف به این هر دو است و از این رو سالهاست که در گسترهی ادبیات داستانی معاصر ایران در حال مطالعه و پرسه و آموختنم به این جهت که بسیاری از داستاننویسان برخاسته از دهههای چهل و پنجاه نیز با همین دغدغه دست به قلم بردهاند که از مردم و فرودستان بنویسند و یک تاریخ موازی تپنده در کنار تاریخ رسمی فرمایشی خلق کنند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.