ناهید مشایخی فرهنگی
دارای تحصیلات کارشناس ارشد حقوق اسلامی است. او نویسندگی را از سال ۱۳۸۳ با کتاب تفسیر ابیات عشق حافظ، که در “انتشارات آویژه” به چاپ رسید شروع کرد.
او همچنان، نویسنده رمان تاریخی “ویستا بانوی مینو سرشت ایران زمین” که در اسفند ۱۳۹۴ توسط ” نشر آرنا “منتشر شد میباشد( این کتاب حاصل سال ها مطالعه و تحقیق در زمینه ایران شناسی می باشد).
پس از آن ایشان؛ رمان “تیتیماه” را در اسفند ۱۳۹۶ توسط “نشر حدیث قلم” منتشر نمود. او برگزیده مقام برتر داستان کوتاه” نسیم مهرورزی” است که در کتابی با همین عنوان در سال ۱۳۹۷ چاپ شده و همچنین برگزیده فستیوال بینالمللی “داستان کوتاه فاخته” سال ۱۳۹۸ است.
“ناهید مشایخی” در مورد کتابهای “ترمهی رنگی مادر بزرگ” و “منیر و ماه و مراد” میگوید:
واقعا باید به نویسنده بهخاطر قلم زیبایش آفرین گفت. بهخصوص که خیلی شاعرمسلکانه مینویسد. کتاب “ترمه رنگی مادربزرگ” خیلی دوستداشتنی است. قوت و ضعف دارد اما داستانش خیلی جالب است هرچند از این شمه داستان عاشقانه که آخرش به سرانجام نمیرسد خیلی داریم اما بههرحال قشنگ است.
شاید اگر در طرح جلد بهجای پرندهها از پروانه استفاده میشد هماهنگی بیشتری با داستان داشت زیرا اوایل داستان با یک پروانه شروع و در آخر هم داستان با پروانه ختم شد.
اسم کتاب
انتخاب اسم کتاب خیلی خوب و قشنگ بود. شروع داستان خوب بود، با یک دیالوگ شروع شده بود و در واقع دیالوگ اول داستان بهنوعی یک کشمکش که باید در کل داستان باشد را برجسته کرد. اینکه شخصی مسئلهای دارد که میخواهد آن را حل کند.
مکان با تعابیر خوب و نکاتی که نشاندهنده زمان رخ دادن آن است؛ بخوبی توسط دو نفر راوی اصلی داستان بازگو شده که این یکی از نکات قوت داستان است. داستان دو راوی دارد که هر کدام به زبان خودشان، خاطرهی واحدی را تعریف میکنند و چون داستان به یک جا ختم میشود، خیلی جالب است.
این کتاب حتی میتوانست به صورت چندین داستان کوتاه بازگو شود که در انتها به یک ماجرا ختم بشود. وجود پروانهی سفید، تم شاعرانهای به کتاب داده بود. اول و روال ادامه خیلی خوب بود، قلم نویسنده بسیار شیوا و رساست.
شاید اگر روی اوج داستان بیشتر کار میشد، داستان بهتر هم میشد. اما ضمن تبریک به نویسنده باید بگویم در مجموع عالی بود و با توجه به اینکه هر اثری ممکن است دارای کاستیهایی هم باشد خیلی کوتاه به آن نکات اشاره میکنم.
دیالوگها
به راحتی از دیالوگها پایان داستان را حدس زدم. بعضی از جملات میتوانست حذف شود تا خواننده همچنان حدس نزند که پایان داستان چطور تمام میشود و احیانا باعث بیحوصلگی نشود. پایان داستان هم مشخص نمیشد. دیگر اینکه مهربانو از چیزی گریه میکند که مربوط به رسیدن به آرزوهایش است، آرزوهایش آنقدر دستنیافتنی نیست که کسی بخواهد به خاطرش اینقدر بیتابی و گریه کند. اما اینجا بیتابی زیاد مهربانو به دلیل نداشتن خانه و بچهدار نشدن اوست که شخصیت داستان را برای من غیرقابللمستر کرده بود ولی بههرحال و در مجموع خیلی عالی بود.
کتاب دوم نسرین مولا اسمی بسیار قشنگ دارد “منیر و ماه و مراد”.
خیلی جالب است و قلمفرسایی نویسنده خیلی عالی است. در دید من این کتاب زیباتر از کتاب اول است و موضوعات جدید و جالبی را در داستانهایش دارد.
بخش اول منیر و ماه دوستداشتنیست. اما ایکاش روی داستان آینهها، بیشتر کار میشد و این مجموعه تا آخر کتاب ادامه پیدا میکرد و داستان پستمدرن ِخوبی میشد. در این قسمت به خوبی میشد واگویههای درونی نویسنده را دید. قسمت دوم کتاب که کاملا مشخص است، واگویههای نویسنده مشخص و بسیار جالب.
داستان هیمههای سوخته که درواقع یک داستان کوتاه است را هم خیلی دوست داشتم و راحت میشد آن را به یک داستان بلند تبدیل کرد. منتظر کتابهای بیشتر از قلم نسرین مولا خواهم بود. خوشحالم با نویسنده توانمندی چون او آشنا شدم که یک ذهن حساس و شاعرانه دارد، چون قشنگ میتواند توصیف کند و خوب میتواند چیزهایی را که میبیند، بیان کند.
به صورت مشخص فکر میکنم؛ ایشان استعداد بالایی برای سُرایش شعر دارند. حتی فکر میکنم شعر هم میگوید. حتی ممکن است توان سرودن شعرش از داستاننویسیاش بیشتر باشد.
ناهید مشایخی بهار ۱۴۰۲
سپاس بیکرانم نثار شما. ممنونم وقت گذاشتین و خواندید.
نظر شما برایم بسیار مهم و ارزشمند است بانو
باعث افتخارمه که بانوی فرهیخته ای چون شما در مورد کتابهای من نظر دادید. سعی می کنم نکاتی که فرمودید را در کتابهای بعدی مد نظر داشته باشم. سپاس بیدریغم نثارتون