طعم انار ترش روی چهره‌ام ریخته است

مجموعه شعر موزون و احساسی

65,000 تومان

شعر چهره مهر

دیدگاهها

  1. نسرین

    از خواندن کتاب بسیار لذت بردم. چون بنظرم شاعر با کلمات بازی نکرده، بلکه با واژه ها به تصویر سازی حقیقت دنیای اطراف پرداخته. بسیار دلنشین، ساده و زیبا. مانا باشید

  2. نسرین

    نگاه من به شعرهای رضا دمانکش
    کتاب ” طعم انار روی چهره ام ریخته است” را دیروز بین کتابهای فرستاده از طرف ناشر بسیار مهربانم شیوا پورنگ دیدم. فرستاده بود برای کتابخانه ایرانیان مقیم سیدنی. اسم کتاب مرا به خود گرفت.
    وقت استراحت کتاب را ورق زدم و زمان از دستم گریخت.
    شعرهای بی غل و غش این شاعر توانا، آنچنان گویا و زیبا سروده شده اند، که هر کدام بر جان می نشیند و آهی از نهان بر می آورد. تصویر سازی شعرهای او مابین حروف، واضح و مبرهن اند. خواننده آن را بخوبی لمس می کند و به دنیای شاعر و حال و هوای او راه پیدا می کند:
    سخت تر از کلمه ی آب و نان
    آیا کلمه ای سراغ دارید
    تا بتوانم
    برای کودکان جنگ
    بنویسم؟
    به گرسنگی و قحطی در زمان جنگ را در مورد کودکان، باز هم بهایی گزاف و در خور داده، تلفات وحشتناک و جبران ناپذیری که بجا می گذارد را چون سیلی به صورت عاملان می زند:
    جنگ تمام می شود
    حتی میان میدان مین هم
    گل های بیشماری می روید
    اما
    دختر بازیگوش کُرد
    پاهایش را
    از کدام ژنرال پس بگیرد؟
    در شعری دیگر، دست انسانهای خاکستری و بی تفاوت را به این خوبی رو می کند:
    تصویر از پی تصویر می گذرد
    با این حال
    دنیا سینما نیست
    تو هم تماشاگر فیلم نیستی
    بس است
    دیگر نقش مرده ها را بازی نکن.
    بارها از فقر می گوید و مشخص است که غم بزرگش، گرسنگی و فشار روی قشر ضعیف جامعه است. با تیزبینی جهان اطرافش را می نگرد و بسیار ظریف آن را به خواننده منتقل می کند:
    در پایانه مسافربری
    از کنار باربر کهنسالی
    به آسانی گذشتم
    اما هرگز نتوانستم
    بار سنگینش را
    از شانه های خویش
    بر زمین بگذارم.
    در حقیقت انسانیت شاعر نمی گذارد که بگذارد و بگذرد. بار روحی گران دردمندان را به چالش کلمات می کشد تا به ذهن خواننده دست یابد و او را قلقلک دهد که: هشیار باش! نگاه کن. بشنو.
    بعضی از اشعارش از هایکو (سبک شعر ژاپن) کوتاهترند اما قوی و گویا. او قادر است با چند واژه، نه تنها تصویری در ذهن خواننده ایجاد کند، بلکه او را به فکر وا میدارد تا دوباره نگری کند. شبیه این شعر که هزار حرف در خود نهان دارد:
    سقف خانه پیرمرد،
    چکه می کند
    او خیره می نگرد
    به گنبد مطلای امام زاده
    او کودک همسری، فقر، مرگ کودکان و جریانات اجتماعی را به همین ترتیب به چالش می کشد. همینطور زندگی و شادیهای کوچکی که دنیا را تشکیل می دهند را به شکرانه می گیرد.
    خوانش این کتاب را توصیه می کنم به علاقمندان شعر نو

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.